• 17
  • 0
  • 0
  • 0
  • 0

آه میکشم زیرِ صدام ، آتیشِ نفس داغ ریه ـَمو

صدام میگیره گُر ، بیدار میکنه خوابِ ریه ـَمو

تموم خیابونا ، زیر پاها ، زیر صدا

زیر نگاهِ گیرای چشا ، میگیره گُر میگه نگار

زندگی ، منهای همه ی آینه های بی چشم سرخ

میفهمی ، یه سرطان ضدِ سُرب

یعنی تهِ پاییزتو جوری جر میدم عشق کنی

سرتو بگیر بالا ، باید باز منو آرایش کنی

رقصِ من ، رو صورتِ قانونای چرتِ توو دفترت

یادت بمونه من کیم ، بیرون میزنم از سرت

من خطِ هفتمم از هفت خط ترین هفت خطت

آزاد میکنمت از جایی که زمان بستتت

من توو خوشی زنده ــَم ، روی تنم گُناست

نمیدونم سرم کجاست ، من توو خوشی زنده ــَم

تو از چیزی که نوشتی نمیدونی

ولی مینویسی جوری که میتونی

گفتی نگار ، این تویی باد

از سوزِ رو تنم چی میدونی

کشیدی کشیدن دادی یادم

حالا خودم میکِشم تو نمیتونی

کشیدی چِشو من مُژمو روش

لبو کشیدی من رُژمو روش

فردا رو میکِشم خودمو توش

تو نقاش نمیمونی ، من یه جنگل از درخت

ارّه ها رو تووم نمیرونی

حالا قلمتو بردار ، تو بنویس یا من کدوم

بگو مینویسم برو ، یا که من مینویسم تو رو

من تخمِ جنگم ، رنگ خنده هامو نمیدونی

من استادِ رقصم ، میخوای چینِ دامنمو بپوشونی

وقتی میچرخم ، زمین میزنه تَگَری ماه

میزنه از الکل من ، مست میشه میشِ سیاه

از این به بعد ایستادنم ، تو منو نمیشونی

پیچوندم یه دنیا رو تو ، نمیتونی منو بپیچونی

وسط گورستون میکوبم پا ، جای پاشنه ها

میمونه رو قبرا ، میرقصم با مُرده ها

من توو خوشی زنده ــَم ، روی تنم گُناست

نمیدونم سرم کجاست ، من توو خوشی زنده ــَم

हाल ही में सुने

0 टिप्पणियाँ
    कोई टिप्पणी नहीं मिली

:: / ::
::
/ ::

कतार